fight

ماهی ، هیچ حالش خوب نیست ریمیا.بی حاله.باله هاشو تکون نمی ده.چشماش نیمه بازه.غذا که براش می ریزم نمی پره از آب بیرون.هیچ تلاشی برای شنا کردن نمی کنه.خودشو رها می کنه توی لیوان.انگار چرت می زنه.دیگه وقتی صدای کاغذ شکلات منو میشنوه ، مثل وحشی ها اینور و اون ور نمی ره.سخت نفس می کشه.آبشش هاش کمی تیره شده.نکنه جلوی چشمام بمیره ریمیا

کاش بمونه…
.

یک نظر برای مطلب “fight”

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *