دیشب که از کلاس برمی گشتم ، به سرم زد فکری به حال رژ در حال اتمام ام کنم.توی فروشگاه ، با وسواس خاصی تقریبا همه ی رژ های موجود را، پشت دستم تست کردم.فروشنده با تعجب به پشت دست های من که شبیه پالت رنگ شده بود زل زده بود .بعضی رنگ ها را صرفا از روی کنجکاوی تست می کردم .باخودم فکر می کردم” یک بی رنگی بخرم که با بی رنگ ِ همیشه فرق کند”.بالاخره بعد از آن همه نقاشی روی دست ِ خودم و کمک گرفتن از دست های فروشنده ، یک بی رنگ ِ به قول خودم متفاوت تر از همیشه را انتخاب کردم…
به خانه که برگشتم ، دیدم این بی رنگ ، دقیقا همان بی رنگ ِ یک سال گذشته بوده!!!.نه پررنگ تر ، نه بی رنگ تر.دقیقا همان . همان شماره !!.
این یعنی در من هرگز هیچ تغییری اتفاق نیفتاده.
این یعنی من فرق بی رنگ رااز بی رنگ تشخیص نمی دهم.
این یعنی آدم ها عوض نمی شوند.
این یعنی به زور نمی شود به چیزی رنگ داد.
این یعنی انتخاب مشابه از میان بیش از بیست رنگ و بعد از یکسال!
این یعنی عنصر زمان و فراوانی روی من هیچ تاثیری نداشته
این ها یعنی رشد من متوقف شده!؟

یک نظر برای مطلب “”

  1. ناشناس

    سربه هوا *** ایهام قشنگی داشت آفرین ***
    [ بدون نام ] *** ***
    محمد *** ***
    بهروز *** بقیه رو هم به فکر می اندازید !!! ***
    *** امان از این دنیای مجازی 🙂 ***

    پاسخ

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *