صلیب !

پ.ن.۱. فکر کردم که ننویسم و ننویسم و یک باره بیایم بنویسم که تمام شد و درست شد و من کارمند سازمان سه نقطه شدم.اما ننوشتم و ننوشتم و حالا با هزار این پا و آن پا گردن ام را کج کرده ام و آمدم بنویسم که تمام شد و درست نشد و آن صلیب رفت بالای گور ِ امید و آرزوی این چند وقت ام!
پ.ن.۲. می توانست همه چیز این آخر ِ سالی یک طور دیگر پیش برود.می توانستم سرم را گرم ِ کار ِ فعلی ام کنم و این همه تست و امتحان و مصاحبه را نگذرانم و نرسم به دو نفر ِ آخر که مُهر ِ مردود بخورد توی پیشانی ام.حالا که فکرش را می کنم می بینم کاش سر ِ همان امتحان زبان ِ کذایی رد شده بودم و سه بار مصاحبه نمی شدم و این قدر محکم زمین ام نمی زدند.آن هم آن قدر از بالا!
پ.ن.۳.انرژی گرفته بودم از “یک احتمال” فقط !…رودروایسی ندارم با خودم که…دلم می خواست میهمانی بدهم و میهمانی بروم…خودم را زده بودم به بی خیالی اما واقعیت این بود که ذره ذره ام شده بود امید و آرزو.یک چیزهایی زیر پوست ام شروع کرده بود به وول وول خوردن.عجیب شده بودم برای خودم.از فکر ِ “تغییر”…از فکر “عوض شدن ِ همه چیز”…
پ.ن.۴. دل ام نمی خواهد بنشینم و گوش کنم که دلار پایین آمده …حال بدی دارم وقتی می شنوم که شاید خاتمی بشود نامزد اصلاح طلب ها…دلشوره می گیرم از شب عید و جنب و جوش مردم توی بازار تجریش…نمی خواهم “ر” بیاید توی اسکایپ و برایم از “پناهنده گی ” بگوید و تشویقم کند…نمی خواهم به این روزهای ِ “بی خبر ِ خوب “ِ قبل از نوروز فکر کنم…دل ام می خواهد از همین حالا مرخصی بگیرم و تا خود ِ سال تحویل مست کنم و بخوابم و بخوابم و مست کنم و به هیچ چیز فکر نکنم.شاید هوشیار و بیدار شوم …شاید خوب شوم.
پ.ن.۵. نمی دانم چرا زنده گی اصرار دارد که هی به من ثابت کند که “ببین تو خیلی خوبی…ولی خب..عالی نیستی!”
پ.ن.۶. به درک ! ( تعارف که نداریم…به قول استتس دوستم توی فیس بوق ، پشت هر “به درک” و “فدای سرم”…یک خاک بر سرم ِ شدید و تاکیددار نهفته است و بس!)

یک نظر برای مطلب “صلیب !”

  1. ناشناس

    عسل *** تووووووو روح دززززدههههههسال پر از آرامش و سلامتی برات آرزو میکنم عزیزم ***
    بهروز *** *** ممنونم برای صبرتون:)))بهروز حس ام خرکی مرموزه!!!
    فرزانه *** سال نوت مبارک ، داشتم کم کم نگران می شدم . می خواستم در دنیای واقعی سراغ ازت بگیرم ولی چون خیلی تنبلم صبر پیشه کردم .حسم به سال جدید مثل توئه دقیقا ، خدا به خیر کنه :دیولی تا اون لحظه ی خر تو خری فعلا خوش باشیم 🙂 *** فرزانه ی عزیزمسال جدید شما هم مبارک.امیدوارم سال جدید برای شما و رایان هم پر از اتفاق های خوب باشه.
    دختر نارنج و ترنج *** ممنونم برای صبرتون:)))بهروز حس ام خرکی مرموزه!!! *** عید تو و مارلی هم مبارک. چند بار خواستم بیام وبلاگت اما تو هم به مقام والای فیلتر نایل شدی که؟!میبوسمت من هم نیز:)
    *** باران عزیزم عیدت مبارک امیدوارم سالی پر از شادی و سلامتی در پیش داشته باشی . امیدوارم کار جدید پر از اتفاقات خوب باشه که ما هم از نوشته های زیبات لذت ببریم. ***
    *** فرزانه ی عزیزمسال جدید شما هم مبارک.امیدوارم سال جدید برای شما و رایان هم پر از اتفاق های خوب باشه. ***
    *** عیدت مبارک خوشگل من..مهم اینه که هستی و امیدوارم که خوب باشی.. اشکالی نداره، همه ی اینا به مرور درست می شه. می بوسمت عزیزکم.. ***
    *** عید تو و مارلی هم مبارک. چند بار خواستم بیام وبلاگت اما تو هم به مقام والای فیلتر نایل شدی که؟!میبوسمت من هم نیز:) ***

    پاسخ

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *