ساعتا رو به عقب برگردون

داشتم فکر می کردم به اینکه گاهی فاصله ها خودشون رو بکشن هم حریف خاطره ها نمی شن.

یک نظر برای مطلب “ساعتا رو به عقب برگردون”

  1. ناشناس

    یاسی *** *** عوض این ادا اصول ها ، تشریف گندتو وردار بیار کافه ناتالی با اون ح ِ ف.ف
    شیدا *** عوض این ادا اصول ها ، تشریف گندتو وردار بیار کافه ناتالی با اون ح ِ ف.ف ***
    سیمین *** به لبخند مهمونم کردی لبات همیشه خندون:) *** نداشتن هیچ وقت به معنی نبودن نبوده سیمین. منم عاشق ِ عاشق موندنم!
    فنجون *** *** من از لطف شما ممنونم که این قدر متن ها ی من رو جدی می گیرین عروووووووس خانوم.
    لیلا *** من این روزا رو گذروندم دقیقا با همان بوی خنک افتر شیو دوستم داشت و دوست داشتمش . اما این روزا دیگه ندارمش و نداره من رو فاصله ای به وسعت همه زمین بین ما کشیده شده و حالا احساس میکنم که شاید اون روزا واقعی نبودن چون اگر واقعی بودن باید یه ذره از اون رنگ و بوی گذشته گاهی وقتا بیاد تو دلمون تو ذهنمون . اما من هنوز هم غاشق بودن و عاشق شدن و ماندن رو عاشقم. *** گیسوووی نگاااااار؟؟؟
    سیمین (صورتی و سبز و آبی) *** نداشتن هیچ وقت به معنی نبودن نبوده سیمین. منم عاشق ِ عاشق موندنم! *** سیمین صورتی و سبز و آبی و هوایی
    فرزانه *** وااای خدا رو شکر … نمیتونستم بهت بگم چقدر چقدر نگرانت بوده ام … الان کمی کمتر نگرانم. حس ششم ام حس های خوبی بهم نمیداد و هی میخواستم سر راه بیایم آنجا و دم در ببینمت و خیالم راحت شود کمی شاید اما نشد که نرسیدم … خوب است که دوستت دارد و خوب تر است که دوستش داری. من هم دوستت دارم. *** آخ آخ من همین جا توی این وبلاگه که لوس شدم این قدر
    شب زاد *** من از لطف شما ممنونم که این قدر متن ها ی من رو جدی می گیرین عروووووووس خانوم. ***
    مریم *** روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل همه در سایه گیسوی نگار آخر شد ***
    مهدیس *** گیسوووی نگاااااار؟؟؟ ***
    آقای جوان *** من از نقاط ِ اوج ِ نوشته ات، به اوج رفتم و هوایی شدم! *** مردم هم دل دارند آقا خب!
    زهرا *** سیمین صورتی و سبز و آبی و هوایی ***
    شی ولف *** مگه میشه تورو دوست نداشت ***
    مریم *** آخ آخ من همین جا توی این وبلاگه که لوس شدم این قدر *** بسیار بسیار لطف داری مریم عزیز
    زالزالک *** خوش به حال شال گردن و افترشیو و خوش به حال تو با این شب رویایی.این یعنی خوشبختی.برای زن ها بهشت توی همین دنیا معنی میشه.توی آغوشی که گرمشون کنه و توی چایی چهار بار تا صبح و توی دوستت دارم ها و دوستم داری ها.برات پر از آرزوهای خوبم ***
    مهتاب *** *** می گن دوری و دوستی
    آزاده *** چقدر حس خوبی داشت این رویا،ممنون *** خوشبختم
    *** ***
    *** چقدر باران ِ عاشق دوست داشتنی تره.پر از حسای خوب شدم ازین عاشقانه ای که نوشتی. همیشه عاشق بمونین انشالله. ***
    *** ***
    *** مردم عجب فانتزی هایی دارن ***
    *** مردم هم دل دارند آقا خب! ***
    *** چه خوب که گفت: میشه نشه دلمان خواست ***
    *** ***
    *** چه خوب بود. من هم که گرگ سخت دل زخم خورده ای هستم دلم خواست. اصلا از عشق بدتر همین “در آرزوی عشق بودن” هست. خوشحالم که هستی و هست. همیشه همینطوری بمانید و رهگذران را هوایی کنید. ***
    *** ***
    *** باران خوب و دوست داشتنی خیلی وبلاگتو دوست داشتم، سعی کردم بیشترشو بخونم، خیلی به خاطر ف ناراحت شدم، منو با خودت بدجوری همراه کردی، برات ارزوی روزهای خیلی خوب پر از خوشبختی دارم، همیشه شاد باشی دختر مهربون ***
    *** بسیار بسیار لطف داری مریم عزیز ***
    *** رویای قشنگی بود… خیلی قشنگ. قطعا واقعیتش از رویاش قشنگتر هم هست. خوشحالم که خوشحالید ***
    *** ***
    *** خیلی حس خوبی داشت این نوشته ات. عاشقانه هاتون مستدام:) فقط یه سوال. آقای نویسنده تو شهر دیگه ای زندگی می کنه؟چرا انقدر دیر همو می بینین؟ ***
    *** می گن دوری و دوستی ***
    *** منم دلم از اینا خواست این نوشته ت باعث شد از خاموشی دربیام ***
    *** خوشبختم ***

    پاسخ

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *