یک نظر برای مطلب “خودم”

1. ناشناس

   ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ at ۸:۴۰ ق٫ظ · Edit

   phil *** گربه؟بچه گربه ها قابل اعتناعند ولی گربه های بالغ خیلی بی شعورند. *** بی شعوری که عیب نیست! این روزها اصلا مُد بر بی شعوری ست
   شاه بلوط *** بی شعوری که عیب نیست! این روزها اصلا مُد بر بی شعوری ست *** حجم رو کم کردم تا دعای شما مبنی بر ترکیدن ِ من مستجاب نشه شب ِ عیدیترنج دوربین رو می شناسه.نمی دونم کجای مغزش بهش چه فرمانی می ده ولی کاملا لوی دوربین بی حرکت می مونه.منتظر عکس های خفن تر ِ شما هستیم 🙂
   عسل *** بترکی دخترجون به سر شدم تا با این نت مثلا پرسرعتم عکس باز بشه و ببینمخب کم حجمش میکردیهی عکس باز شد ما مشتاق تر که ببینیم بقیش چیه بس که میلیمتری باز میشدبه ترنج و اون ژستش که رسید دیگه داشتم منفجر می شدماین ناقلا انگار می دونه دارن ازش عکس میگیرندر ضمن کی گفته خانوما حسود نیستن ها؟منم الان میرم خفن تر از اینو سفارش میدمخدائیش خیلی قشنگهدست آقای نویسنده با این سلیقه محشری که دارن درد نکنه *** از دخترک که سخت تر نیستند عسل جان.اگه اون فسقل ِ حقه باز ِ زبون دراز رو می تونی…اینا رو هم از پس شون برمیای:)
   دختر نارنج و ترنج *** حجم رو کم کردم تا دعای شما مبنی بر ترکیدن ِ من مستجاب نشه شب ِ عیدیترنج دوربین رو می شناسه.نمی دونم کجای مغزش بهش چه فرمانی می ده ولی کاملا لوی دوربین بی حرکت می مونه.منتظر عکس های خفن تر ِ شما هستیم 🙂 *** ایشون کلا زنده گی شون از لمیدن می گذره:)))
   شی ولف *** چقدر دوست دارم از این مهمانها به خانه بیاورم اما نمیدانم میتوانم درست نگه داریشان کنم یا نه *** ترنج هنوز کشف نکرده که می شه این ها رو خورد احتمالا:)چرا دوست داری داد بزنی و هوووراااا بکشی راستی؟ممنونم گرگی.بوس بهارانه برای تو هم.
   بهروز *** از دخترک که سخت تر نیستند عسل جان.اگه اون فسقل ِ حقه باز ِ زبون دراز رو می تونی…اینا رو هم از پس شون برمیای:) *** اره بهار رو فرو میکنن توی گلوی ادم با اون رنگاشون:)
   شی ولف *** ووااااای چه مهمان های عزیزیییییییییییییییی…..ای من جیگر این دخترک رو برم، چه لمی داده عزیز دل من……. *** سفر همیشه خوبه اما کندن بهترهممنونم برای ارزوت همسفر
   *** ایشون کلا زنده گی شون از لمیدن می گذره:))) ***
   *** چه رنگ هایی ، حسابی بهاری شده :)چه خوبه که ترنج عادت به جویدن گیاهان آپارتمانی نداره ؛ گربه ی من یه پا علفخواره! دکور اتاق رو عوض کردم و حالا هی داره روی سقف کتابخونه جولان میده :)سال نو مبارک راستی. دوست دارم یه روز توی همین نود و دو وبلاگ رو باز کنم و متن ت رو بخونم ؛ بپرم هوا و داد بزنم هورااااااا. میدونم اون روز میاد. پ ن : نمیدونم اهل بوسه ی عیدانه هستی یا نه. گمانم که نباشی. اما گریزی نیست ، یک بوس بهارانه بر گونه ی تو ، عیدت مبارک. :-* ***
   *** ترنج هنوز کشف نکرده که می شه این ها رو خورد احتمالا:)چرا دوست داری داد بزنی و هوووراااا بکشی راستی؟ممنونم گرگی.بوس بهارانه برای تو هم. ***
   *** چه خوبن 🙂 ***
   *** اره بهار رو فرو میکنن توی گلوی ادم با اون رنگاشون:) ***
   *** دوست دارم زندگی در جایی تازه ، سرزمینی جدید روشروع کنی. توی نوشته هات رنگ آشنایی دیدم ، میل به رفتن و تجربه کردن و دور شدن. من هم سفری ام. دوست دارم یک رو ببینم که که نوشتی توی سرزمن تازه ای. کبک ، فرانسه ، نیوزیلند و یا هر کجا.اون روز داد می زنم هورا ، یک پرنده دیگر هم پرید و نیفتاد به حوض نقاشی. ***
   *** سفر همیشه خوبه اما کندن بهترهممنونم برای ارزوت همسفر ***

   پاسخ