پرده ی آخر
خوشحالی ِ شب ِ اجرا گم شد توی اشک های خداحافظی ِ همان شبمان با نیکول.زنده گی این طور آدم ها…این طوری ست.امروز ممکن است این طرف دنیا باشند و فردا آن طرف دنیا.امروز ممکن است یک نقطه از کره ی زمین…حس خوب بسازند و فردا..یک نقطه ی دیگر.زنی مثل نیکول را که ببینی…گاهی باورت می شود که از اخلاق و انسانیت هیچ نمی دانی.گاهی خجالت می کشی از بزرگی این انسان های غربی بی فرهنگ!!…گاهی گم می شوی میان همه ی محبت های بی اندازه شان.گاهی فکر می کنی این ها آمده اند که ادامه مطلب