ف ف ف ف…

آن بدبختی که شب تا صبح باید پیش ف بماند و در سکوت به صورت ورم کرده ی ف که دیگر هیچ چیزش شبیه ف نیست زل بزند و بعد به محض این که صبح شد خودش را بکشاند به تمرین” تاتر کمدی موزیکال پر رقص و آوازش”!!! که قرار است هفته ی دیگر باشد و هیچ فرصتی و امکانی برای واگذار کردن نقش اش و یا کنسل کردن نمایش ندارد…منم!
می دانم که توی این شرایط این خودخواهانه ترین حرفی است که می توانم بزنم ولی باور کن ریمیا که این “خودخواهانه” ی من دارد به معنای واقعی من را “جر” می دهد.به چه کسی بگویم که بفهمد؟..که من نمی توانم…به بقیه کاری ندارم…من توی جسم خودم هستم و بیشتر از این کشش ِ ادامه دادن ندارم…بقیه نشسته اند توی بیمارستان و به تنها چیزی که فکر می کنند ف است!..من چه؟…که یک مهره از یک تیم ِ بیست نفره هستم و نباید کاری کنم که چند ماه تمرین بچه ها دود شود. آن ها چه می دانند که من و ف چه قد ر نزدیک بودیم…نیکول ویزای اش تمام می شود و این نمایش به هر نحوی که شده باید باید باید اجرا شود! می گویند “قوی باش” و منظور دقیق شان این است که ” بمیر اما باش!”
امروز صبح کسی پرسید که ف چند روز است که تصادف کرده و من گفتم:” یک ماهی می شود!”.این قدر کش آمد این چند روز توی ذهن ام…سه کیلو وزن کم کردن توی سه روز دارد مغزم را از کار می اندازد.
ف …عزیزم…این ها را نمی گویم که بگویم کارهای من از بودن تو مهم تر است.نه عزیزکم…نه مو بلندکم…این ها را می گویم که بگویم من فقط با یک سر سوزن انرژی همه ی این کارها را می کنم.. از بیمارستان به تمرین از تمرین به محل کار و دوباره با سر پیش تو…یک سر سوزن انرژی و امید به خوب شدن ات.به دوباره خندیدن ات زیبای من…فقط همین.فقط این که ته دل ام می گویم تو خوب می شوی و من برایت این ها را تعریف می کنم و باز دستت را می کشی پشت ِ من و می خندی و می گویی :” باری ِ قوی ِ خودم”
ف اصلا می فهمی داری چه می کنی؟

یک نظر برای مطلب “ف ف ف ف…”

  1. ناشناس

    مینا *** باران جان…می دانم که روزهای سختی پیش رو داری…اما بیا و بنویس و روی شانه های ما برای گریه کردن حساب کن…که می دانم از اکنون تا همیشه داغی روی دلت هست و چشمانت پر اشک می شود و قلبت پر درد…بیا اینجا و برایمان گریه کن تا بهتر شوی…مراقب نازی و عمه هم باش تا دلشان خوش باشد که ف رفته اما باران هست… *** مراقبشونیم.قول دادم به خودم که خوب باشم برای اون ها.
    میم *** مراقبشونیم.قول دادم به خودم که خوب باشم برای اون ها. *** شما خیلی بیش از دعا و همدردی برای من بودین.باور کن
    ققنوس روی کاناپه *** اگه من هم واقعا جزء کوچیک این خوشحالیت باشم باران به خودم میبالماگه تو این شرایط وحشتناک بد تونسته کامنت کوچیگم یه ذره از اون بار کم کنه پس یعنی من زنده ام *** اگر نتونم هم باید بزنم توی سر خودمو بتونم.باید باید..
    عسل *** آدمها چه مهربونن گاهی مهربونتر از خود خدا. خوش بحالشون. میدونستی آدم وقتی میمیره اولش خودش هم باور نمیکنه؟به زودی میباری. حسابی. دوست من فکر کن یه عده تو رو خیلی دوست دارن ونمیخوان چین به پیشونیت بیاد. باور که میکنی؟ ***
    فرناز *** باران انها که دوست مجازی بودند و آمدند و اینکارها را کردند حقیقتا فرشته بودند و لی از خود ضعیفم بدم می آید که مثلا دوست داشتم آنقدر قوی بودم که به جای فرار و قایم شدن پشت کامنتهایم حقیقتا بهت زنگ بزنم حرف بزنم بعد بیام پیشت بیای پیشم و بتونم حالتو خوب کنم تا حدی اما من ضعیف اینجور مواقع خفه خون میگیرم میدوم یک گوشه و هی خدا خدا میکنم با چشمان خیس کسی روبرو نشوم باران متاسفم که نتونستم و نمیتونم خودمو عوض کنم … ***
    مخلص *** برات ارامش ارزو میکنم عزیزم. این بازی روزگاره و نمیشه به کسی گله کرد. اصلا به کی میشه گله کرد؟؟؟؟ ***
    فرزانه *** یه ف از خونواده ی شما کم شد٬ ولی یه کاری کردی که یکی یه دونه ف به خونواده های همه ی خواننده هات اضافه شد. یه گلی رو که داشت پرپر می شد٬ توی صد تا گلدون دیگه تکثیر کردی. وگرنه چه دلیلی داشت که این خانومه یهو برگرده بگه:Are you Ok? You are not crying. Are you? Have you had bad news from home?و من بدون این که فاتحه خوندنمو قطع کنم با سر تأیید کنم. بعد بلند شه بیاد سر میز من و عکس ف رو ببینه و بگه:Oh my god! She is so young and so gorgeous. Is she a relative? I think you should go home.که من برگردم بگم:No. I’m fine. Really. I am ok.ببین ف رو تا کجاها بردیش. ***
    شی ولف *** عزیز دلم…….. ***
    فنجون *** باران ، تو هم مثل هر کسی نیستی ، اینجا هم مثل هر وبلاگی نیست. http://www.friida.blogsky.com/ که باز میشود پنجره اش ، بوی خاک باران خورده میزند توی صورت آدم ، میشود صدای نرم باران خوردن درختان را شنید.بارانی که توی صفحات این وبلاگ و آن دو تای دیگر شناخته ام یکتاست، در اوج درک و لطافت بسیار قوی. :*** ***
    شیدا *** مراقبت خودت کن خیلی زیاد … راستش رو بگم برای ف ، تو و خانواده اش خیلی ناراحت شدم … اما شرح حال اون زمین خوردن های پدر ف و نگاه اش، داره داغونم میکنه باران …ما دوست داریم خیلی زیاد ***
    miss *** باران کاش میشد بیشتر از این دنیای مجازی برایت باشیم خدا مارو یا حداقل منو واسه کوچیکیم ببخشه…دوست دارم بانو با همه ی اون قلب مهربونت که غم روش سنگین شده ***
    کــولــی *** عجیب است این “امید” لعنتیو من در حیرتم که آدمی چیست!امیدوار بودم ۹۲ خوب باشد برایم اما ف هزارمین امید نا امیدم در این ۶۰ روز است و من باور نمیشود ۴ روز پیش خیال میکردم میشود …بارانک عزیز برایت بغل های گرم و استوار آرزو دارمو برای نازی که هم اسم من است جای امن، مراقب خودت و او باش ***
    آیدا *** بارانمخیلی بی مقدمه امروز چند ساعتی را در قم و جمکران گذراندمو برای تو و همه دوستان و آشنایانی که عزیزی از دست داده اند نماز حاجت خواندمالبته نمیدانم بگویم نماز حاجت ؟ نماز صبر یا نماز صبر و حاجتیاد تو مرا وادار به این خواندن کردبی تابی هایی که در تو گم شده اند از بزرگ بودن این داغ باوری که هنوز قرص محکم در ذهنت مانده که ف زنده است بغضی که چون بزدلی ناتوان در درونت پنهان شدهدعا کردماگر خدا بپذیرد دعا کردمدعا کردم ***
    بهمندخت *** تو برای من خیلی خیلی مهمی. ***
    fafa *** باران جاناز ما فقط دعا بر میاد و همدردیکاش کاری از دستمون برمیومد ***
    *** شما خیلی بیش از دعا و همدردی برای من بودین.باور کن ***
    *** قوی باش و دیگران رو به قوت برسون… تکیه گاه باش تو می تونی… ***
    *** اگر نتونم هم باید بزنم توی سر خودمو بتونم.باید باید.. ***

    پاسخ

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *