همه ی راه ِ برگشتن را توی تاکسی با آن آهنگ لعنتی گریه کردم…
تو رو هر طرف رو می کنم می بینم..
از آن موقعی که متن ِ پایین را آپلود کردم چیزی شبیه ِ طناب
تلفن ام را چک می کنم.شماره ی خانه تان را ندارم.حتما توی گوشی قدیمی
یادم بینداز که برایت چی بیاورم؟..چی دوست داشتی راستی؟..ویرجینیا ولف؟..سه گانه ی کیشلوفسکی؟…خوراکی چی بیاورم که بنشینیم و بخوریم…عکس هم یادم باشد بیندازیم دو تایی.حالا همان وقتی است که می دانستم بالاخره می رسد و جمعه همان روزی است که…
ققنوس روی کاناپه *** شک نکن که میشود.من میدانم… از کجا؟ از تپش هیجان خفیف قلبم وقتی متنت را میخواندم….من شمن هستم… نگفته بودم؟حالا بدان!بی اغراق…. میدانم… میشود…. *** تو “شمن” هستی؟؟؟؟اول باید بدانم “شمن” چیست !!
آیدا *** تو “شمن” هستی؟؟؟؟اول باید بدانم “شمن” چیست !! *** ممنونم ایدا.عجب چیز ِ ناجور خوبی ست این shaman:)
مینا *** امیدوارم بشود.شمن: http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%85%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C ***
فریاد زیر اب *** ممنونم ایدا.عجب چیز ِ ناجور خوبی ست این shaman:) ***
*** امیدوارم بشود .به بهترین حالتی که می شود. ***
*** دست ما را هم بگیر ***