گند- من- ستایل !

نیم تنه ی آبی و مشکی ام را به زور می پوشم و در
_ “عزیزم..سارا جون ..میخوای بیام دنبالت بریم یه دوری بزنیم؟…یا
یک دفعه انگار مات زده گی ِ من را که می بیند روی اش را برمی گرداند و می رود سمت ِ در .
آن “عزیزم” گفتن های اش به
“خودم” می آیم جلوی چشم هایم … بعد از نرگس برای دوست هایم.. هر چه بودم دعوا و تنش و بد و بیراه و تلفن جواب ندادن و بی خبر گذاشتن بوده
وارد سالن اصلی می شوم که همان دخترک به سرعت از کنارم رد می شود و برمی
شروع نکرده می ایستم .میان ِ همه ای که می پرند و می دوند و می چرخند
.خم می شوم . آهنگ ِ توی سرم می شود این…که “منو رها کن ازین فکر تنهایی…”
http://www.mediafire.com/?15dixaave2gum4w

یک نظر برای مطلب “گند- من- ستایل !”

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *