گفتند:” راه مان دور است و معلوم نیست بلیط گیرمان بیاید و
دارم توی همین سرد و گرم شدن می شکنم که می رسم.بلیط فقط برای روی پله
قیافه ی من : –
سه ساعت مانده تا نمایش . یک
یک ساعت ِ دیگر را مینشینم روی نیمکت ِ نزدیک ِ ساختمان تاتر و گوشی
دو ساعت و نیم به تنها ترین وجه ممکن سپری می شود ….
یک نظر برای مطلب “آوازه خوان ِ طاس -۱”
نظر شما چیست؟
قبلی: اولین آخر ِ هفته
بعدی: “ما”نترال نامه- سه
بهروز *** 🙂 *** اون موزیک شده زنده گیم:)
فنجون *** اون موزیک شده زنده گیم:) *** جون ِ فنجون می دونستم اینو بنویسم میای اینو می نویسی:))))اصن بیا ادبش کن خب.تازه یاد گرفته چپ چپ هم نگاه می کنه !:(
شاه بلوط *** طفلکی …ضمنا؛ اون گربه ی بیحیا رو که کوچیک و بزرگ سرش نمیشه و پشتشو میکنه به باران رو ، باید انداخت تو دریا تا بلکه ادب شه به نظرم! ارادتمند متخصص امور تربیتی *** …این قدر مرگ گاهی نزدیکه…کاش اون قدر هم بزرگ شیم که بفهمیم اش بلوط:(
فنجون *** جون ِ فنجون می دونستم اینو بنویسم میای اینو می نویسی:))))اصن بیا ادبش کن خب.تازه یاد گرفته چپ چپ هم نگاه می کنه !:( ***
چاقی در مه *** من پارسال وقتی دیدم همکلاسیم الهام اسلامی با شوهرش و دخترش مردن برای اولین بار یه جور متفاوتی باورم شد اینقدر بزرگ شدیم که مرگ میتونه سراغ ما هم بیاددیگه اینقدر معصوم نیستیم که دلش برامون بسوزه ***
افتاب *** …این قدر مرگ گاهی نزدیکه…کاش اون قدر هم بزرگ شیم که بفهمیم اش بلوط:( ***
میم *** اولندش به من بگو کدومشون اینجوری نیگا نمیکنن؟؟؟!بعدنشم من چون خیلی متخصصم ! سرم خیلی شلوغه … همینطوری ” از راه دور “آداب ادب کردن رو میگم تو اجرا کن … وقتی کاملا؛ از صحنه روزگار محو شد باهم میریم عشق و صفا! وییییی چطوری گربه رو دست میزنی، اونم خیس … وااای وااای اون سیبیلاشون …. اوه دمبشونو چطوری میگیری … مور مورم شد! ***
*** ***
*** رفتم وبلاگشو دیدم و کلی ناراحت شدم… ***
*** وای عاشق تعریفاتم از ترنج…من خیلی گربه داشتم و شخصیتشونو خیلی ملموس توصیف میکنی…بازم از ترنج جون بنویس….در مورد بقیه نوشت هم ….ناراحتم . ***
*** وای که تمام تنم یه عان لرزید …لرزیییییییدمم ***