یه چیزایی رو نمیتونی از ذهنت بیرون کنی.یه چیزایی رو هم دیگه نمیتونی داشته باشی.قبول کن.هیچ جوری.
مثلا این که یک ساعت واسه خودت می خوای تنهایی بشینی روی مبل و موزیک گوش بدی و سیگار بکشی و کوکای تگری بخوری و به هیچچچچچچچچچچچچچچچی فکر نکنی…اما مدام چشم ات به اون گوشه ی خونه است که خاک جمع شده و آخرشم می ری طرف جاروبرقی و گند می زنی به تنهایی و سیگار و کوک و …همه ی تنهایی ِ نداشته ات!
یک نظر برای مطلب “I`m not a girl…not yet a woman”
نظر شما چیست؟
قبلی: اولین آخر ِ هفته
بعدی: “ما”نترال نامه- سه
ستاره *** اره راس میگی منم همیشه به چیزی باید تو سدم وول بخوره ***
نازی *** اینجاس که نه زن و دختر بلکه باید مرد باشی. باید بگی: به تخمم! بعدشم موزیکتو گوش بدی و کوک بخوری و سیگار بکشی و از تنهاییت لذت ببری.این کار شدنیه. بیا ببین خونه ی من چقدرخاک داره. ***