Cuba means nude dancing girls in fancy stripped clothes..who are weeping inside
تمام شد.
به سرعت ِ ناپدید شدن ِ موج های آتلانتیک که هرروز رو به آن ها می نشستم و بدون ِ این که چیزی بنویسم…به نوشتن فکر می کردم.سفر مجال ِ حرف زدن و نوشتن نمی دهد…تنها فرصت داری
پلک بزنی .. به یاد بسپاری
و فکر کنی..
__________
پ.ن.۱.کلی چیز توی سرم..و کلی حس توی دلم بود که اومدم این جا.اما مصادف شد با یک پدیده..به نام “خروس بی محل”…حالا این خروس می تونه به شکل “کتاب عکس های همینگوی” باشه..یا سی دی ِ بوینو ویستا….
پ.ن.۲.می رم از خروس دلجویی کنم!
یک نظر برای مطلب “Buenavista”
نظر شما چیست؟
قبلی: اولین آخر ِ هفته
بعدی: “ما”نترال نامه- سه
[ بدون نام ] *** buenavista تایت را دیدی، خروس بیمحل؟ و دیدی که همهچیز میتواند بهسرعت برق تمام شود؟ و آن موجهای ناپدید شوندهی آتلانتیک را که هر روز نشستهیی و بدون آنکه بتوانی یک سر سوز کاری انجام بدهی بهآنها که دیگر نیستند فکر کردهای؟ زندهگی هم همینجور است؛ مجال نمیدهد ! حتا آنقدر که بهآدینه در آیی و در خود بنگری.ـ چه رسد بهاینکه بنشینی حرف بزنی بنویسی و شاید برای زمانی که دوستاش داشتهیی و بهسرعت از دست میرود گریه ساز کنی. اما خدا میداند ـ فقط ـ که این پدیدهی خروس بیمحل را چهقدر ـ چهقدر ـ من دوست دارم ، بخصوص وقتی که از بوئناویستایش برمیگردد، با دلی خار شمار و و حرفهایی بسیار…حرف بزن، حرف بزن! ***