Download: Faraway, away, away, away,away, away
همت – صبح ِ زود – چیزی زودتر از زود – حوالی ِ شش -خالی- چیزی خالی تر از خالی.
غرق شده ام توی موزیک – پرت شده ام جایی دور- نزدیکی های شرکت -چراغ قرمز – ماتم برده به خیابان خالی ِ روبرو -موزیک را زیاد می کنم- آخرین پُک هاست. همان طور که زل زده ام به روبرو ، شیشه را می دهم پایین تا آرام دستم را ببرم بیرون برای به باد دادن ِ خاکستر ِ سیگار…به باد دادن ِ خاکستر ِ فکر هایی که از روشن کردن ِ همین سیگار تا تمام شدن اش توی سرم دود شده اند.
همیشه وقتی این کاررا می کنم یاد ِ فیلم هایی می افتم که خاکستر ِ یک نفر را وسط ِ دریا ، یا روی ِ یک کوه بلند به باد و آب می سپارند..
.پنج ثانیه مانده .معمولا وقتی یک ماشین با فاصله ی خیلی کم کنارم ایستاده این کار را نمی کنم.نمی دانم چرا این بار توی دلم می گویم: به درک! و بدون این که ماشین کناری را نگاه کنم دستم را می برم بیرون .نمیفهمم چه می شود که یک دفعه حس می کنم دستی از شیشه ی ماشین ِ کناری می آید بیرون و چیزی شبیه نوک ِ چند تا انگشت می خورد به نوک انگشت های ام .تا سرم را برگردانم ، سیگار را از بین انگشت های ام بیرون آورده و برده طرف ِ لب های اش.دست ام و حتی حالت انگشت های ام همان طور خشک شده .برمی گردم و نگاه می کنم توی چشم های اش. شاید چهل سال.یقه ی پالتوی مشکی اش را داده بالا و چشم های اش!..لبخندش…انگار همه ی آرامش ِ نبوده توی دنیای ام ، جمع شده توی نگاه و صورت اش.از آن چهره های آرامی که وقتی از کنارت رد می شوند و نگاه ات می کنند ، تا آخر ِ شب آرامی.از آن صورت هایی که حتی اگر لال باشند ،مهم نیست . همان طور که با آرامش زل زده توی چشم های ِ من ، یک پک ِ مردانه به سیگارم می زند.با لبخند پک می زند.کاری که من بلد نیستم…و بعد چراغ سبز می شود. کسی که آن طرف ، کنارش نشسته و رانندگی می کند حواس اش به چراغ است. مرد با همان لبخندی که برای آن لبخند آفریده شده ، سیگار را برمیگرداند بین انگشت های ام و سرش را خیلی آهسته با موزیک تکان می دهد. ماشینی که توی آن نشسته گاز می دهد و می رود…
من می مانم .
گاهی خیلی دیر یادم می افتد که باید راه بیفتم.
گاهی خیلی دیر…
…
یک نظر برای مطلب “like the many tears I shed”
نظر شما چیست؟
قبلی: اولین آخر ِ هفته
بعدی: “ما”نترال نامه- سه
[ بدون نام ] *** تو اون دختر رو داری ، و اون خودتی 🙂 *** من یادمه:)
بهروز *** اسمم رو یادم رفت :-” *** !!!!!!!!!!!!!!!!!! این کامنت ربط ِ مستقیمی به دخترم داشت!!!!
نام!؟ چیزی که تو نیستی …. *** من یادمه:) ***
دختر نارنج و ترنج *** بسمه تعالیدعای باران چرا؟!…دعای عشق بخوان!این روزها دلها تشنه ترند تا زمین… ***
*** !!!!!!!!!!!!!!!!!! این کامنت ربط ِ مستقیمی به دخترم داشت!!!! ***
*** منم همیشه آرزوم بود یه دختر داشتم…..دیر شده اما آرزو هرگز از یاد آدم نمی ره. حتی همین دیشب خوابش رو می دیدم اما توی خوابم پسر بود… ***