من و این همه خاک و این سر ِ کوچک…

نیکول توی پیج ِ گروه پیغام گذاشته که :” اجرا هجده ژانویه ، هر پنج تا نمایش !!..
یعنی کمتر از سه هفته ی دیگر!

یک نظر برای مطلب “من و این همه خاک و این سر ِ کوچک…”

  1. ناشناس

    عسل *** واااای واااای *** چه تلاشی برای زنده موندن:(
    آیدا *** طفلک چه دردی کشیده… *** کاش میگفتند همه ی سرها اگر به دیوار کوبیده شوند…همه چیز درست میشود 🙁
    [ بدون نام ] *** چه تلاشی برای زنده موندن:( *** خروس از اتش زاده شده دوباره؟
    آیدا *** آفرین باران، آفرین ***
    aftab *** خانواده اش چه امیدی داشتن… ***
    خروس *** Delam mikhad sare khodamo bezanam be divar,kare digeyi mishe kard? ***
    *** کاش میگفتند همه ی سرها اگر به دیوار کوبیده شوند…همه چیز درست میشود 🙁 ***
    *** خیلی ها هم بعد از تحصیلات در اتشی پنهان آهسته میسورن و صدای فریادی هم نیست . اشکهایم از حرارت این آتش خشک میشود ***
    *** خروس از اتش زاده شده دوباره؟ ***

    پاسخ

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *