بعضی وقت ها مطمئن می شم که “خود ِ واقعیم” همون عوضی ایه که ویسکی رو سک می ره بالا و سه تا از همه جلوتره و بعد می ره می شینه یه گوشه و با گریه و خنده همزمان حرف می زنه و بعد هم از هوش می ره و مهمون ها خودشون آشپزخونه رو مرتب می کنن و چراغ ها رو خاموش می کنند و می رن!
یک نظر برای مطلب “”
نظر شما چیست؟
قبلی: اولین آخر ِ هفته
بعدی: “ما”نترال نامه- سه
عسل *** آقا هاشم فیلسوفی داریناااا 🙂 گاهی آدمای به ضاهر معمولی یه چیزایی میگن که آدم هاج و واج فقط باید سکوت کنه *** :))))…ظاهر یا ضاهر …مهم باطن آدمه:))
sarbehava *** [جالب بود ***
عسل *** ضاهر منو داری؟؟؟کلا خوب نیست آدم ظاهر بین باشه همون ضاهر بیتره ***
*** :))))…ظاهر یا ضاهر …مهم باطن آدمه:)) ***